• به فروشگاه موتیف؛ محصولات فرهنگی و کارت پستال ایرانی خوش آمدید
  • تماس با ما: 09102878825
سنندج هم باید کارت‌پستال داشته باشد!
1404/10/10

سنندج هم باید کارت‌پستال داشته باشد!

  • علاقه مندی: 0
  • بازدید: 0

<p>سال‌هاست که در شهرهای مهم دنیا، کارت‌پستال فقط یک سوغاتی نیست؛ بخشی از حافظه‌ی شهری است. برای پاریس، رم، توکیو یا استانبول، تصویر وجود دارد، روایت وجود دارد، و اشیایی کوچک که شهر را به خانه‌های دوردست می‌برند. این حجم از تصویرسازی و تولید فرهنگی آن‌قدر بدیهی شده که کسی از خودش نمی‌پرسد «چرا».</p><p>اما وقتی نگاه را برمی‌گردانیم به ایران، سؤال شروع می‌شود.</p><p>چرا نباید کارت‌پستالی از سنندج وجود داشته باشد؟</p><p>چرا تصویر یک عمارت، یک میدان یا یک بنای شهری، باید فقط در آرشیو شخصی یا صفحه‌ی موبایل بماند؟</p><p>چرا شهرهای ما، با این حجم از تاریخ و هویت، کمتر به‌عنوان «موضوع طراحی معاصر» دیده شده‌اند؟</p><p>این سؤال‌ها یک‌باره شکل نگرفتند. حاصل سال‌ها دیدن بودند؛ دیدنِ تفاوت نگاه. این‌که چطور شهر می‌تواند به یک تصویر کوچک، دقیق و قابل‌حمل تبدیل شود و همچنان شأن خود را حفظ کند. همین مشاهده، آرام‌آرام ما را به این نتیجه رساند که اگر قرار است موتیف از جایی شروع کند، آن نقطه باید شهر باشد.</p><p>شهر برای ما نه یک لوکیشن گردشگری است و نه یک نماد کلی. شهر جایی است که فرهنگ در آن جریان دارد؛ در معماری، در میدان‌ها، در خیابان‌ها و در حافظه‌ی جمعی ساکنانش. شروع از شهر، یعنی انتخاب جزئیات به‌جای کلی‌گویی. یعنی دیدن ایران نه به‌صورت یک تصویر واحد، بلکه مجموعه‌ای از هویت‌های زنده.</p><p>اما چرا کارت‌پستال؟</p><p>کارت‌پستال فرمی است با محدودیت‌های روشن. فضای کوچک، مخاطب مشخص، و توقعِ شفاف. کارت‌پستال اجازه‌ی شلوغ‌کاری نمی‌دهد. مجبور است انتخاب کند، حذف کند و دقیق باشد. برای موتیف، این فرم بهترین نقطه‌ی شروع بود؛ تمرینی برای نگاه، نه نمایش توانایی.</p><p>ما با کارت‌پستال «شگفتی شهرهای ایران» شروع کردیم، چون بسیاری از نمادهای شهری ما آن‌قدر تکرار شده‌اند که دیگر دیده نمی‌شوند. بازطراحی آن‌ها تلاشی بود برای مکث؛ برای بازگرداندن توجه به چیزی که فکر می‌کردیم کاملاً می‌شناسیم.</p><p>این مسیر به کارت‌پستال محدود نماند. منطق آن ادامه پیدا کرد.</p><p>همین نگاه ما را به نشانگرهای کتاب رساند؛ شیئی کوچک، کاربردی و همراه با زندگی روزمره. نه تزئینی صرف، نه محصول نمایشی. ادامه‌ی همان ایده: تصویر، حافظه و لمس فیزیکی در کنار هم.</p>

تصویرها دیگر لمس نمی‌شوند
1404/10/10

تصویرها دیگر لمس نمی‌شوند

  • علاقه مندی: 0
  • بازدید: 0

<p><strong>تصویرها دیگر لمس نمی‌شوند.</strong></p><p>کاغذ از زندگی روزمره عقب‌نشینی کرده و حافظه، آرام‌آرام به فایل‌هایی سپرده شده که هر لحظه امکان حذف‌شدن دارند. اشیایی که زمانی حامل معنا بودند، حالا یا تزئینی‌اند یا کاملاً ناپدید شده‌اند. جهان سبک‌تر شده، اما این سبکی بهایی داشته: فاصله گرفتن از خاطره‌ی ماندگار.</p><p>در چنین وضعیتی، مسئله فقط نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته نیست. مسئله این است که وقتی همه‌چیز دیجیتال می‌شود، «ماندن» دشوارتر می‌شود. تصویر در صفحه می‌درخشد، اما دوام ندارد. متن خوانده می‌شود، اما جای خودش را در حافظه‌ی فیزیکی ما پیدا نمی‌کند. چیزی کم شده؛ نه به‌عنوان حس، بلکه به‌عنوان تجربه.</p><p>موتیف از همین خلأ شروع می‌شود.</p><p>نه به‌عنوان واکنشی احساسی به گذشته، و نه به‌عنوان مخالفت با فناوری. موتیف یک نگاه معاصر است؛ نگاهی که می‌داند جهان امروز دیجیتال است، سریع است، جهانی است. اما هم‌زمان باور دارد که انسان هنوز به «شیء معنادار» نیاز دارد. چیزی که بتوان آن را دید، لمس کرد، نگه داشت و دوباره به آن بازگشت.</p><p>موتیف را می‌شود مثل یک شخصیت ایرانی امروز تصور کرد:</p><p>در این جغرافیا ریشه دارد، با فرهنگ ایران آشناست، شهرها، معماری، شعر و تصویر را می‌شناسد؛ اما خودش را محدود به مرزها نمی‌کند. به جهان نگاه می‌کند، زبان بصری معاصر را می‌فهمد و می‌داند سادگی، دقت و سکوتِ به‌جا، زبان مشترک امروز دنیاست.</p><p>محصولات فرهنگی فیزیکی، برخلاف تصور رایج، در این دوران کم‌اهمیت‌تر نشده‌اند؛ اتفاقاً نقش‌شان جدی‌تر شده. چون دیگر بدیهی نیستند. وقتی همه‌چیز در صفحه اتفاق می‌افتد، هر چیزی که از صفحه بیرون بیاید، ناچار است دلیل داشته باشد. کارت‌پستال، بوکمارک، تصویر چاپ‌شده یا یک شیء کوچک فرهنگی، اگر صرفاً تزئین باشد، حذف می‌شود. اما اگر حامل معنا باشد، می‌ماند.</p><p>موتیف به‌دنبال تولید «چیز زیاد» نیست. به‌دنبال تولید چیز دقیق است.</p><p>چیزی که به فرهنگ ایران ارجاع می‌دهد، بدون آن‌که اسیر کلیشه شود.</p><p>چیزی که معاصر است، بدون آن‌که هویت خود را رها کند.</p><p>چیزی که ساده است، اما ساده‌انگارانه نیست.</p><p>این بلاگ قرار نیست دفترچه‌ی معرفی محصولات باشد. اینجا فضایی است برای نوشتن درباره‌ی همان چیزهایی که معمولاً دیده نمی‌شوند: پشت تصویر، پشت انتخاب فرم، پشت اصرار بر فیزیکی‌بودن در جهانی که همه‌چیز می‌خواهد بی‌وزن باشد. درباره‌ی شهرها، نمادها، حافظه‌ی جمعی، و نسبت ما با اشیایی که هر روز از کنارشان عبور می‌کنیم.</p><p>موتیف به آینده فکر می‌کند، اما آینده‌ای که گذشته را پاک نکرده.</p><p>به جهان نگاه می‌کند، اما از این‌جا ایستاده.</p><p>و باور دارد اگر قرار است چیزی ساخته شود، بهتر است ارزشی برای ماندن داشته باشد.</p>